از صفر من تا بیست تو راهی به جز تقدیر نیست
دلخوش به استادم مکن حذف اضطراری دیر نیست.
من غایبم یا در سکوت ٬ تو حاضر و در گفتگو
من غافل از استاد و درس ٬ تو می نویسی مو به مو
با جزوه و فرمول بیا ٬ تا پاس کنم یک واحدی
چیزی نخوندن بهتر از یک شب تلاش بی خودی
با عشق در دانشکده ٬ جایی برای درس نیست
البته ترم هفت و هشت ٬ دیگر مجال ترس نیست
دانشجو گر عاشق شود بی پرده مشروط می شود
چیزی شبیه آب هویج با کوفته مخلوط می شود