قصه رنگ پریده خون سرد
من ندانم با که گویم شرح درد
قصه رنگ پریده خون سرد ؟
هر که با من همراه و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل ودیوانه شد
قصه ام عشاق را دلخون کند
عاقبت خواننده را مجنون کند
بقیه شعر رو در ادامه مطلب بخونید
قصه رنگ پریده خون سرد
من ندانم با که گویم شرح درد
قصه رنگ پریده خون سرد ؟
هر که با من همراه و پیمانه شد
عاقبت شیدا دل ودیوانه شد
قصه ام عشاق را دلخون کند
عاقبت خواننده را مجنون کند
اولین بار است اینک .کانجمن
شمه ای می خواند و از اندوه من
شرح عشق و شرح ناکامی و درد
قصه رنگ پریده خون سرد
من ارز این دونان شهرستان نیم
خاطر پر درد کوهستانیم
کز بدی بخت در شهر شما
روزگاری رفت و هستم مبتلا
خانه ی من جنگل من کو کجاست ؟
حالیا فر سنگها از من جداست
راست گویند که :من دیوانه ام
در پی اوهام یا افسانه ام
زانکه بر ضد جهان گویم سخن
یا جهان دیوانه باشد یا که من